Zanjan Tourism Guide

زنجان؛ شهری که باید دید؛ فرصتی جدید برای سفر بعدی شما؛ زنجان به شما نزدیکتر از آن است که تصور می‌کنید!

مژده پورزکی: صنعت گردشگری، صنعتی خدمات‌محور است و بخش مهمی از این خدمات به نیروی انسانی از جمله راهنمایان گردشگری برمی‌گردد. طبیعی است اگر مشکلات خرد و کلان عناصر سازنده این صنعت در کوتاه‌مدت با یک برنامه‌ریزی درست برطرف شود، شاهد اثربخشی این صنعت در سطح ملی خواهیم بود.

در چنین شرایطی راهنمایان گردشگری با مشکلاتی روبه‌رو هستند و به نظر می‌رسد بدون توجه کافی و برنامه‌های دولت و حتی بخش‌خصوصی با سختی به این کار ادامه می‌دهند. راهنمایان گردشگری از امنیت شغلی خوبی برخوردار نیستند، درآمدی کافی ندارند و حتی آموزش‌های لازم را نمی‌بینند. با وجود این تعداد علاقه‌مندان به این شغل رو به افزایش است و برخی نهادهایی که متخصص امر گردشگری نیستند، به آموزش راهنمایان مشغول شده‌اند. در این باره اویس کیانی، رئیس هیات‌مدیره کانون راهنمایان گردشگری کشور درباره نقش راهنمایان گردشگری در صنعت گردشگری به «گسترش‌تجارت» پاسخ داد. شرح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

راهنمایان گردشگری در صنعت گردشگری چه جایگاه و نقشی دارند؟ 
راهنمایان گردشگری تنها عنصر مانای گردشگری پیش، هنگام و پس از سفر هستند چراکه خدماتی که راهنمای گردشگری با عنوان محصول خاطره به مسافر داخلی و خارجی القا و عرضه می‌کند، تاثیری شگرف و مستقیم، نه تنها در بازگشت سرمایه این صنعت خواهد داشت، بلکه به‌طور غیرمستقیم نیز این فرآیند و چرخه را برای سایر عناصر فعال نگه می‌دارد. 
خاطره‌ای که یک راهنمای گردشگری محلی، داخلی یا بین‌المللی در ذهن مسافر بر جا می‌گذارد، محصول نهایی راهنمایان گردشگری است و همه عناصر این چرخه، وابسته آن هستند. هر قدر قدرت نفوذ و تاثیر راهنمای گردشگری در زندگی لحظه‌ای و مدت سفر مسافر با چاشنی فرهنگ بومی بیشتری باشد، قطع به یقین، آن راهنما جایگاه والایی در این صنعت خواهد داشت.

با این اوصاف باید پرسید که برای ایجاد رضایت و انگیزه بخشی در این گروه از نیروی انسانی تاثیرگذار چه کارهایی انجام شده است؟ 
راهنمایان گردشگری مشکلات زیادی دارند و دغدغه‌های شغلی آنها مورد توجه قرار نمی‌گیرد. اجازه بدهید مشکلات راهنمایان گردشگری را به ۳دسته«امنیت شغلی»، «آموزش» و «امور اقتصادی» تقسیم کنیم. 
درباره امنیت شغلی راهنمایان باید گفت که راهنمایان گردشگری دارای مشکلات اولیه شغلی هستند. به‌عنوان نمونه، از بیمه تامین‌اجتماعی و بازنشستگی بهره‌مند نیستند. به‌عبارتی وقتی کسی وارد این شغل می‌شود آگاهانه یا ناآگاهانه این را می‌پذیرد که بدون بیمه و استخدام زیرنظر کارفرما فعالیت کند. 
تعداد اندکی از جمع عظیم راهنمایان گردشگری در استخدام برخی شرکت‌ها هستند و سایر راهنمایان به‌طور آزاد با چند کارفرما یا گاه به شکل خود اشتغالی به این شغل و توسعه آن می‌پردازند. این موضوع از دیرباز مطرح بوده و یکی از اصلی‌ترین مطالبه ما از دولت بوده هر چند برای حل ریشه ای آن، فعالیت‌های بسیاری انجام دادیم و به آن ادامه خواهیم داد.
پیچیدگی‌های گاه قانونی یا برخی مدیریت‌های سلیقه‌ای باعث می‌شود این موضوع در کوتاه‌مدت محقق نشود اما با توجه به تعاملی که ایجاد شده امیدواریم با یاری سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری و تامین اجتماعی این مهم به‌زودی محقق شود.

به موضوع آموزش اشاره کردید. بسیاری از کارشناسان از آموزش‌های ناکافی راهنمایان گردشگری گلایه‌مند هستند. شما وضعیت آموزش راهنمایان گردشگری را چگونه می‌بینید؟
در بحث بررسی مشکلات آموزشی راهنمایان با دو موضوع موازی‌کاری آموزشی و مطابقت نداشتن مطالب تئوری و عملی روبه‌رو هستیم. باید این نکته را در نظر داشت که به نظر می‌رسد نظام آموزشی راهنمایان، نیازمند بازنگری جدی است و این امر مهم باید در کوتاه‌مدت عملیاتی شود. 
در حوزه موازی‌کاری آموزشی شاهد این هستیم که وزارت ورزش و جوانان به تربیت راهنمایان گردشگری ورزشی مشغول است که این اقدام با توجه به قوانین ایرانگردی و جهانگردی مصوب مجلس شورای اسلامی خلاف قانون است. این موضوع باعث شده راهنمایان و صنعت گردشگری دچار مشکلات گوناگونی در استان‌های مختلف شوند. 
آنچه می‌گویم به معنای ممانعت از ورود متخصصان ورزشی به حوزه راهنمایان نیست. شغل راهنمای گردشگری نیازمند برخورداری از فنونی است و صلاحیت شاغلان در این حوزه باید تایید شود تا شخص مورد نظر بتواند از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان راهنما در حوزه صنعت گردشگری تاثیرگذار باشد. این فرهنگ که هر کس از فعالان صنعت گردشگری با هر شاخه‌ای (سلامت، ورزش، تجاری و...) می‌تواند راهنمای گردشگری شود عارضه‌ای جامعه‌شناختی به‌وجود می‌آورد. 
اینکه گردشگری دغدغه کلان کشور است یک مسئله است و مسئله دیگر نحوه برخورد و مدیریت و برنامه‌ریزی برای آن است. به هیچ وجه نمی‌توانیم کسی را که تنها بلد است تا سر کوچه محل زندگی خود برنامه‌ریزی جابه‌جایی داشته باشد را فعال گردشگری بنامیم. بنابراین هر فرد از رشته‌های صنعت فرابخشی گردشگری باید با آموزش‌های اولیه و ثانویه تخصصی گردشگری آشنایی پیدا کند.
 راهنمایان گردشگری رسمی افرادی هستند که هزینه می‌کنند، زمان می‌گذارند و با هزاران مشکل و دغدغه پیش، هنگام و پس سفر روبه‌رو هستند. 
به‌طورقطع، اینکه افرادی ازسوی یک نهاد موازی متولی گردشگری وارد نظام گردشگری شوند و کارتی مشابه راهنمایان دریافت کنند، قابل‌قبول نیست. در واقع باید مشخص شود که آیا ما صنعت گردشگری را برای رشد کشور می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم؟! اگر می‌خواهیم باید براساس اصول رایج بین‌المللی و نیاز چرخه فعلی گردشگری پیش برویم. مگر سازمان میراث‌فرهنگی به من راهنما می‌تواند کارت مربیگری فوتبال یا هر رشته ورزشی دیگری بدهد؟ مگر نه اینکه من راهنما ممکن است گردشگر ورزشی هم داشته باشم؟ بنابراین هر یک از نهادها باید تنها سهم آموزشی و حکومتی خود را در صنعت گردشگری بازی کنند. 
مدرسان ورزشی و فراگیران ورزشی با هر نوع تخصص قابل احترام هستند اما همان‌طور که من راهنما نمی‌توانم بدون کارت مربیگری به‌عنوان مربی وارد میدان ورزشی شوم، بدیهی است راهنمای گردشگری ورزشی نیز باید دارای کارت رسمی متولی گردشگری کشور باشد تا بتواند وارد میدان راهنمای تور شود.
 این مشکل در گام نخست به سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری بازمی‌گردد که در دولت پیش این اجازه را به وزارت ورزش هدیه کرد! اما در مدیریت پسین این موضوع لغو شد. با وجود این حالا دوباره شاهد چنین اتفاق‌هایی هستیم و حتی کار به‌جایی کشیده که گاهی شهرداران نیز بدون استعلام قبلی اقدام به دخالت در امر آموزشی راهنمایان می‌کنند.
به ضرس قاطع و به اعتقاد ما دوره آموزشی راهنمایان گردشگری باید طولانی‌تر شود. در برنامه‌ریزی‌های تحلیلی دقیق‌تر باید بدانیم که آینده راهنمایان فعلی چیست؟ این پرسش را این‌گونه هم می‌توان مطرح کرد که با آینده صنعت گردشگری که باید از سوی همین راهنمایان جوان نیز اداره شود، چه کنیم؟

به نظر می‌رسد تعداد افرادی که به راهنمایی گردشگری علاقه‌مند هستند، رو به افزایش است. ازسوی دیگر کارشناسان بر کمبود راهنمایان گردشگری تاکید دارند. آیا با وجود کیفیت کم آموزش‌ها باید بر افزایش نیروی انسانی در این حوزه تاکید کرد؟ 
سیاست ارتقای کمی فعالان گردشگری شاید در ظاهر سیاست درستی باشد اما تا زمانی که عامل توسعه که آموزش است تقویت و کیفی نشود در میان‌مدت این صنعت را دچار چالش‌های جدی خواهد کرد. این عارضه‌ای است که حالا با توجه به بیکاری راهنمایان و نپرداختن به آینده بازار گردشگری ایران روبه‌رو هستیم. 
ایجاد نکردن انگیزه شغلی و نداشتن آینده‌بینی ما را با بالا رفتن تقاضای بیش از حد نرم در این شغل روبه‌رو کرده و البته کیفیت آموزش در کشور را کاهش داده است. 
اگر از دیدگاه امنیتی، اقتصادی و اجتماعی به این موضوع بنگریم به‌طور قطع به ضرورت تجدیدنظر در حوزه آموزش راهنمایان گردشگری می‌رسیم. 
درباره معیشت و درآمد فعالان حوزه راهنمایی و گردشگری هم گفته می‌شود، درآمد آنها کافی نیست و شما نیز در دسته‌بندی‌هایی که از مشکلات راهنمایان گردشگری داشتید به موضوع اقتصاد اشاره کردید. در این‌باره توضیح بیشتری دهید. 
همین طور است. با توجه به تغییر و تحولات اقتصادی کشور و برخی مسائل امنیتی که به‌تازگی رخ داد به‌طور طبیعی گردشگری نیز در کشور به میزان قابل‌توجهی دچار نوسان عرضه و تقاضا شد. این مسئله نیز به حوزه راهنمایان آسیب زد. از کاهش سفرهای خروجی تا تغییر در ملیت‌های متقاضی سفر به ایران و کاهش قدرت تقاضای خدمات هم‌میهنان همگی باعث رکود شغلی در تنوع سفرهای محلی، داخلی و بین‌المللی راهنمایان گردشگری شد.

این شغل طبیعتا در هر استان فصلی است و هر فصل را با معیار فصل پرمسافر یا کم مسافر مقایسه می‌کنیم. بنابراین در صورتی که این شغل فصلی دچار نوسان‌های کلان یا خرد شود با توجه به اینکه تضمین شغلی، امنیت شغلی و پایداری آنچنانی نیز ندارد، این راهنمایان چه باید کنند؟ 
به نظر می‌رسد، نه تنها به اهداف و برنامه‌های اشتغالزایی در حوزه گردشگری نرسیدیم حالا با از دست رفتن و بیکار شدن شاغلان این حوزه روبه‌رو هستیم. راهنمایان گردشگری از لحظه ورودشان به این شغل تا لحظه خروج از این شغل به هر دلیلی دارای ارزش‌افزوده‌های محتوایی، علمی و تجربی هستند که باید به آنها بها بدهیم. هر یک از تجربه‌ها و دانسته‌های راهنمایان که روزآمد هستند می‌تواند گشایش بزرگی در بازار گردشگری ایجاد کند. اما باید منتظر بمانیم ببینیم چه موقع به این قشر جوان که از جوان‌ترین راهنمایان جهان هستند در سطح کلان مورد توجه ویژه قرار خواهند گرفت.

و سخن پایانی شما چیست؟ 
همه این عناوین اجمالی و رنگ و لعابش در هر یک از استان‌ها متفاوت است و دغدغه‌های هر یک از طیف راهنمایان استانی زیرمجموعه موضوع‌های یادشده قرار می‌گیرد که می‌توان به‌طورجزئی و تخصصی‌تر به هر یک پرداخت و راهکارهای پیشنهادی ارائه داد. 
از جمله اینکه تورهای غیرمجاز که بدون مجوزهای رسمی و با هدف ناآگاهانه تخریب محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور راه افتاده است. مباحث تورهای بدون راهنمای ایرانی از جمله عمده‌ترین و اساسی‌ترین مشکلاتی است که خود می‌تواند باعث مشکلات کلانی شود. 
ناهمگونی مقررات و قوانین مرتبط با راهنمایان در برخی استان‌های کشور و دخالت‌های دولتی برخلاف اصل۴۴ قانون اصلی در حقوق شغلی و صنفی از سایر مشکلات خاص حوزه راهنمایان گردشگری است.
 با همه این تفاسیر و ارائه عناوین مشکلات، باید که راه را پیمود. چه خوب است که این تلاش و عشق این قشر و طیف فعال گردشگری را ارج نهیم و بیشتر پای دغدغه‌های آنها بنشینیم. 
سرمایه انسانی اصلی در حوزه گردشگری، همین راهنمایان گردشگری هستند که باید تقویت شوند تا فرداها تصدی‌گری‌های دولتی و غیردولتی گردشگری را با تجربه گران خود برعهده بگیرند. حال اینکه برای توصیف راهنمایان گردشگری از چه عبارتی می‌توان بهره برد، به‌جز اینکه آنها یک گنج و سرمایه بی‌همتا برای گردشگری هستند.

کلمات کلیدی:

iran-tourism-news

نظرات

برو به فرم ارسال نظر

هیچ نظری تا الان ثبت نشده.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">