عاشیق ها
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
امروز نظام ملل متحد در جمهوری اسلامی ایران، هفتاد و یکمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد را با حضور و سخنرانی سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار، معاون محترم رئیسجمهور ایران، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران، و رئیس کمیته ملی آرمانهای توسعه پایدار و جناب آقای دکتر عباس عراقچی معاون محترم امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه گرامی داشت. مراسم با سخنان جناب آقای گری لوییس، هماهنگکننده مقیم نظام ملل متحد در جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. در خلال سخنرانیها، پیامهای ویدویی یان الیاسون، قائم مقام دبیرکل سازمان ملل متحد و هلن کلارک، ریاست برنامه توسعه ملل متحد، برای مهمانان برنامه پخش شد.
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، یوسف فلاحیان باستان شناس و عضو هیأت چهارمین فصل بررسی، شناسایی و کاوش در استان دهوک کردستان عراق با بیان این مطلب گفت : آثار این دوره ها بعد از آثار متعلق به دوره آشور نو بیشترین از حیث آثار تاریخی در منطقه محسوب می شوند.
وی افزود :چهارمین مرحله از پروژه بررسی و شناسایی منطقه زاخو و کاوش تپه باسطکی دهوک در اقلیم کردستان عراق به سرپرستی پروفسور پیتر فلستنر از دانشگاه توبینگن آلمان با عضویت تعداد زیادی از باستان شناس و متخصصین علوم میان رشته ای از کشورهای آلمان، ایتالیا، انگلیس، فرانسه و ایران از جمله رضا حیدری، باستان شناس میراث فرهنگی آذربایجان غربی در اواخر تابستان جاری به انجام رسید.
او در خصوص ویژگی های این پروژه افزود :محوطه باسطکی در کنار روستایی به همین نام در کنار جاده ترانزیتی عراق به ترکیه و سوریه ،حد فاصل شهرهای دهوک و زاخو بصورت یک تپه به بلندای حدود ۷ متر و محوطه هموار در طرفین آن قرار گرفته است.
این باستان شناس با اشاره به حفر سه ترانشه در محوطه باسطکی گفت : اولین ترانشه بصورت پلکانی در غرب تپه ، ترانشه دومی افقی ساده در شرق تپه و سومین ترانشه بصورت مجموعه ترانشه ها با یک فاصله حدودا سیصد متری در منتهی الیه غرب محوطه در زمین هموار حفر شدند که کاوش در آنها سکونتگاه هایی از دوره های متعدد و با ویژگی آثار مختلف را آشکار ساخت.
او در توضیح این مطلب افزود : ترانشه پلکانی آثار متعلق به دوره های مفرغ، آشوری، ساسانی و اسلامی را نشان داد در حالیکه ترانشه ساده طرف شرقی دلالت بر سکونتگاه عصرآهن داشت و ترانشه های زمین هموار غرب محوطه هم نقاطی سنگفرش و سفال فرش را آشکار کرد که به اعتقاد سرپرست هیات این پدیده جاده های سنگفرش آن دوران را نشان می دهد.
به گفته این باستان شناس ، در چهارمین فصل از اجرای این پروژه ، بخش عمده فعالیت ها به بررسی و شناسایی منطقه اختصاص داشته که همکاری پژوهشگران اعزامی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، با هیات یاد شده بیشتر در این قسمت انجام گرفته است این بررسی ها برای نخستین بار در منطقه اجرا شده که بیشتر پیمایش ها در نقاط مرزی و کناره های رودخانه خابور و دجله در مرز مشترک کردستان عراق با ترکیه و سوریه متمرکز بوده است.حاشیه های رودخانه های یاد شده نقاط مساعدی برای زیست انسانی در دوره های پیش از تاریخ و تاریخی محسوب می شوند
او گفت:گزارش کاوشگران اعزامی حاکی از وجود حجم وسیعی از آثار معرف فرهنگ دوران هخامنشی و ساسانی در منطقه است که بعد از آثار متعلق به دوره آشور نو آثار این دوره ها بیشترین آنها از حیث آثار تاریخی در منطقه محسوب میشوند.
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
مجله مهر: یک دوچرخه و یک کوله پشتی به او بدهید برایش کافیست تا دل به جاده بدهد و سفرش را آغاز کند. او سالهاست جادهها را رکاب میزند و میان شهرها و روستاها میگردد تا خاطراتش پرباشد از انواع و اقسام مردمانی که با دوچرخهاش از کنارشان گذشته است و در قاب دوربینش جای گرفتهاند. «محمدحسین محمودزاده» در اتفاقی ساده تصمیم گرفت سفر را بخشی از زندگیاش کند و برای آن برنامه درستی داشته باشد و با دوچرخهاش به سفر تمام جهان برود. عکسهای صفحه اینستاگرام این جهانگرد ایرانی و یادداشتهایش در مورد اتفاقات و خاطرات سفر ما را راغب کرد با او همراه شویم تا از دنیای پرماجرایش سر دربیاوریم.
به طوراتفاقی در این مسیر افتادم
«محمدحسین محمودزاده» متولد آبان ۶۱ در محله طوس تهران است و در حال حاضردکترای تجارت بین الملل میخواند و در صنف کاغذ و مقوا فعال است. اما علاقه به این نوع سفر کردن به صورت ناگهانی سر راهش ظاهر شد:« من اینطور نبودم که برای این کار آرزو یا رویا داشته باشم. به طور ناخودآگاه در این شرایط قرار گرفتم که این مسیر سر راهم قرار گرفت و بعد از آن دوست داشتم آن را ادامه بدهم. من ۱۱ سال در مالزی زندگی کردم و شغلی که داشتم نیاز به سفر داشت طوری که مجبور بودم به کشورهای مختلف سفر کنم. در یکی از سفرهایم باید به یک کارخانه در اندونزی میرفتم که کارم بیشتر طول کشید. رئیس کارخانه گفت آخر هفته که ما تعطیل هستیم برایت یک تور میگیریم که کوه نزدیک اینجا را ببینی. من هم در این تور شرکت کردم. در این تور با اروپاییهایی آشنا شدم که تنها با یک کوله پشتی سفر میکنند. فهمیدم این یک سبک از سفر کردن به نام «بک پکری» است که در فرهنگ ما ایرانیها ناشناختهاست. بعد از این آشنایی در اینترنت دربارهاش خواندم و خیلی خوشم آمد و بعد از یک ماه رفتم برای خودم یک کوله پشتی خریدم و حدود ۱۰ روز به همان مالزی سفر کردم.»
وقتی دوچرخه همسفرم شد
حالا سفر با کولهپشتی آغاز میشود. آقای محمودزاده باید خوب بداند که در این کوله حیاتی باید چه چیزهایی را جمع کند؛ اما بعد از کوله پشتی در مرحله بعد «دوچرخه» همسفر بعدی و همیشگی او میشود:« وقتی به کامبوج و لائوس سفر کردم؛ دوچرخه زیاد اجاره میکردم. در همانجا مدیر مهمانخانه ای که اسکان داشتم وقتی فهمید وقتم کم است گفت میتوانی با دوچرخه من بروی و من دوچرخهاش را برداشتم و در شهر رکاب زدم. حس کردم چقدر سفر با دوچرخه را دوست دارم و دلم میخواهد این کار را ادامه دادم. برای مثال در سفر به آلمان، من خودم و دوچرخهام را به آلمان بردم و در آنجا بعد از گشت و گذار تا ایران را پا زدم و این سفر ۵ماهه تبدیل به طولانیترین سفرم شد.
در سفر نباید بلندپرواز بود
این سبک سفر کردن همیشه راه را برای آقای جهانگرد باز گذاشتهاست تا تعلقی به چیزی نداشته باشد. آقای محمودزاده هم مثل همه تازه واردها در ابتدا یک سری خامیها داشته که به مرور سفر او را پخته کرده؛ اما این خامیها چه چیزهایی بوده است؟« در حال حاضر در کوله من کیسه خواب، چادر، دو دست لباس، حوله مسافرتی، گازپیک نیکی مسافرتی، وسایل تعمیر دوچرخه، زاپاس و لاستیک و یه سری لوازم شخصی وجود دارد. خب اوایل یک سری خامیها داشتم؛ مثلا وسیله زیاد میبردم و مدام با خودم فکر میکردم که فلان چیز لازم میشود و از روی احتیاط بیشتر با خودم وسایل بیشتری حمل میکردم؛اما چیز دیگری که بیشتر آدمهایی که میخواهند سفر بروند دچارش میشوند بلند پروازی است. فکر میکنند اگر به شهری سفر کردند باید همه دیدنیهایش را ببیند و با اینکار به خودشان استرس میدهند.برنامه سفر من به هیچ وجه سنگین صحیح نیست و من این بلندپروازی را از خودم دور کردهام. به خودم گفتهام اگرجایی رفتی لازم نیست به همه مکانهایش سر بزنی، مهم آن مسیری است که باید بروی و باید از همان مسیر و دیدن آدمهای مختلف لذت ببری.»
کیلومترشمار دوچرخهام را نگاه نمیکنم
دوچرخه آقای محمودزاده عددی بیش از ۲۰هزار کیلومتر را نشان میدهد اما او بارها تایید میکند که این عدد برایش اهمیتی ندارد بلکه در سفر چیزهای مهمتری وجود دارد:« بسیار میبینم دوچرخه سوارها به کیلومتر دوچرخهشان حساسند؛ مثلا به خودشان میگویند در این سفر باید چندین هزار کیلومتر را پا بزنم. این کلکل را با خودشان و هم با بقیه دارند؛ اما من این موضوع را کنار گذاشتهام حتی از یک جایی به بعد کیلومترشمار دوچرخهام را نگاه نکردهام. مهم این است که تو در سفر چه کسانی و چه چیزهایی را دیدهای و از آنها چه لذتهایی بردهای وگرنه کیلومترشمار هیچ اهمیتی ندارد. خیلیها را میشناسم که کیلومترهای بالایی را پا زدهاند؛ اما وقتی در صفحه اینستاگرامشان میخواهند خودشان را بروز دهند چیز زیادی برای گفتن ندارند. آن موقعها با خودم میگویم کاش من جای آن آدم بودم، آن وقت میدانستم که با این همه سفری که رفتهام چه کار کنم. من کسی را منع نمیکنم ولی به نظرم مهم ترین نکته این است که شما از سفر لذت ببرید. دیدن آدمهای مختلف و سرک کشیدن به زندگی ملل گوناگون جذاب است. من راحت گرفتن زندگی، قانع بودن و از ته دل راضی و خوشحال بودن را از سفر یاد گرفتم.»
مردم به استانهای غربی کشور سفر کنند
بیشتر ما سفر کردن را بلد نیستیم و بسیاری اوقات همیشه مقصدهای تکراری را برای سفر کردن انتخاب میکنیم و از دیگر مناطق غافل میشویم. آقای محمودزاده درباره این موضوع میگوید:« کردستان، لرستان و بسیاری از استانهای غربی کشور بسیار مکانهای زیبایی دارد. اما دوری مسیر آنها را ناشناخته کردهاست. بیشتر مردم ما دوست دارند راه رفته را دوباره طی کنند تا خیالشان راحت تر باشد. برای همین مردم ما هر موقع میخواهند سفر کنند به همان شمالی میروند که چندین بار رفتهاند چون همه جایش را میشناسند. هنوز هم همه آدمهایی که میخواهند با دوچرخه سفر کنند پیش من می آیند و راهنمایی های جزئی میخواهند. هیچ کس انگار دلش نمیخواهد خودش لذت کشف و پیدا کردن راه را تجربه کند. شمال کشور هم به عنوان جایی که تمام سوراخ و سمبههایش کشف و پیدا شده همه گیر شدهاست و مقصد بیشتر سفرهاست. اما کمتر کسی میآید کهکیلویه و بویراحمد و خرم آباد برود. حتی کسی نمیرود در اینترنت جستجو کند تا متوجه شود که اینجاها چطور جاهایی هستند؛ ولی من خاطرات خوب بامزهای از این مناطق دارم. در شهر سقز کنار دندانسازی پیرمردی نشسته بود و شلوار کردی میفروخت. شلوارهای دوچرخه سواری معمولا تنگ و چسبان است که مبادا لای دندههای جلوی دوچرخه گیر کند و برای رکاب زدن هم راحتتر است. وقتی جلوی دندانسازی نشسته بودم، پیرمرد چندباری به شلوارهایم نگاه کرد و صدایم کرد و با اشاره گفت: بیا اینجا! وقتی رفتم به او سیب تعارف کردم و گفت که نمیخورد و بعد از من تشکر کرد و گفت: بیا یکی از این شلوارها بپوش و راحت شو!»»
سفر به تبت برایم بسیار جالب بود
صفحه اینستاگرام آقای محمودزاده و عکسهای متنوعش تعداد سفرهای او را نشان میدهد و پشت بیشتر عکسهایش خاطرهای ست که یادآوری آن برایش لذت بخش است. اما سفر «تبت» و«لائوس» بیشترین سهم از این خاطرات دوست داشتنی را دارند:« همه سفرهایم را دوست دارم. هرکدام خوبیهای خودشان را دارند؛ اما زندگی مردم تبت بسیار نظر مرا به خود جلب کرد. اینکه چطور با سختیهایشان مواجه میشوند و در کنار این سختیهایی که دارند به دین مذهبشان به شدت وفادارند. آنها برعکس بسیاری از ما ایرانیها دین و مذهبشان را باهم قاتی نکردهاند. فرهنگ عجیبی دارند؛ مثلا مردههایشان را میاندازند تا لاشخورها بخورند. در یکی از روزهای سفرم به تبت در خانه ای را میزنم تا از آنها آب جوش بگیرم. خانمی در را باز میکند و بعد از آن شوهر و دخترش را میبینم. وقتی مرد تبتی دید که هوا خیلی خراب است از من خواست شب را آنجا بمانم. حالاتش سرماخورده بود. از توی کیفم عسل و آبلیمو درآوردم و برایش شربت درست کردم و به او دادم بخورد. گفتم که برایش خوب است او هم از مزهاش خوشش آمد و خورد. تبتیها در اکثر خانهشان یک قسمتی برای عبادت دارند که معمولا چند مجسمه و پرچم آنجاست و تسبیح و گردونههای تبتی را هم همانجا آویزان میکنند. از آن مکان همیشه یک صدای خیلی خیلی کمی بیرون می آید که صدای مناجات تبتی هاست و یک نفر خیلی تند تند میخواند. حتی زمان خوابیدن هم این صدا را قطع نمیکنند. این صدا از رادیو یا از یک ضبط کوچک بلند میشود که هنگام خواب برایم شبیه لالایی شده بود.»
برای یک خانم تبتی قرآن خواندم
سفر یک ایرانی با دوچرخه و سر زدنش به مناطقی که شاید کمتر ایرانی رفته باشد برای اهالی جذاب است. البته آقای محمودزاده در این سفرها با مسلمانانی هم مواجه شده که از دیدن او بسیار خوشحال شدهاند:« در سفر به تبت با خانم مسنی به نام «فاطمه» آشنا شدم که صاحب یک رستوران بود و آن را بسیار با سلیقه اداره میکرد. وقتی برای ناهار به آنجا رفتم او با روی باز از من استقبال کرد و قبل از ناهار برایم چندبار چای ریخت آخرکار هم طوری غذا برایم آورد که انگار به مهمانی دعوت شدهام و حتی پول غذا را از من نگرفت. وقتی یک بار با لبخند دوباره سمتم آمد فکر کردم که باز هم برایم میخواهد خوراکی بیاورد. اما این بار با یک کتاب آمد و ب لبخند روبرویم نشست. کتاب را دستم داد. قرآن خیلی قدیمی و رنگ و رو رفتهای بود. که زیر سورههای قرآن به چینی تلفظ عربی نوشته شده بود. از روی خط چینی با لهجه غلیظ چینی شروع به قرآن خواندن کرد. طوری که اگر من نمیدانستم که قرآن میخواند، فکر میکردم دارد چینی حرف میزند.
بعد به من گفت حالا تو بخوان. من برایش چند آیه را خواندم. وسط خواندنم مدام میگفت:«وایسا» فهمیدم که میخواهد یاد بگیرد. من هم با او شروع کردم و چند آیه را آرام آرام خواندن و او پشت سر من تکرار میکرد. آخر کار با حسرت گفت:« ای کاش روستای ما بیشتر میآمدی تا از تو قرآن یاد بگیرم.» گفتم من هم نباشم می توانی یاد بگیری. یک رادیو ضبط در رستورانش بود. گفتم با این میتوانی سی دی گوش کنی؟ تایید کرد. گفتم برایت سی دی قرآن میفرستم گوش بدهی و تکرارکنی. خیلی خوشحال شد. بعد به دخترش گفت که آدرس را برایم بنویسند تا برایش بفرستم.»
سفر دوستان زیادی به من داده است
سفربه مناطق مختلف از آقای محمودزاده عکاس خوبی هم ساخته است که تعدادی از آنها را با قصه هایشان در اینستاگرامش می بینیم. همین عکاسی و سفر برای او دوستان خارجی زیادی پیدا کرده است:« من عکاس نبودم. اما همین سفرها باعث شد عکاس خوبی شوم. در سفر به لائوس با یک عکاس «سوییسی» به نام «آرمین» آشنا شدم. در آن یک هفته ای که با او بودم به من عکاسی یاد داد. به من گفت عکس های خوبی می گیری اما جای پیشرفت داری. وقتی بعد از سه سال می خواستم با دوچرخه به سوییس بروم به او ایمیل زدم که ۱۰ روز دیگر می رسم و خیلی دوست دارم تو را ببینم. این پیام وقتی به دست او رسید که من فرانسه بودم و حسابی مریض شدم. وقتی با من تماس گرفت. گفتم که آنقدر مریضم فکر میکنم که نتوانم او را ببینم. اما آرمین گفت که پسرش دکتر است و محل زندگی آنها بسیار به فرانسه نزدیک است و من سه روزه با دوچرخه به آنها می رسم. وقتی پیش آنها رسیدم ۱۰ روز آنجا بودم. مرا بیمارستانشان بردند و از من مراقبت کردند تا اینکه حالم خوب شد. این خاطره و این دوستی برایم شیرین است.»
قصد دارم خاطراتم را کتاب کنم
آقای محمودزاده حالا در سرش خاطره های زیادی دارد که میتواند با آنها یک سفرنامه پروپیمان تنظیم کند و راهی بازار نشر کند. خودش میگوید که به این موضوع جدی فکر کرده است و برایش هم دلایلی دارد:« این موضوع چند وقتی ست که برایم جدی شده است. دلم می خواهد با تولید کتاب این سفرها و تصاویر را ماندگار کنم. بلاخره یک روز عمر شبکههای اجتماعی تمام میشود و هرچیزی که شما به جا گذاشتهاید از بین میرود. بدی دیگر این شبکهها این است که به شما یک خوشحالی کاذب میدهد که واقعی نیست. اگر یک روز اینستاگرام بخواهد همه چیز را ببندد شما هم تمام میشوید. برای همین برای ماندگاری این سفرها و خاطرهها قصد کتاب کردنشان را دارم و دوست دارم در رونمایی اش عکسهایم را نیز به نمایش بگذارم. عکسهایی که پشت بسیاری از آنها خاطرههایی ست که برایم بسیار عزیز هستند.
سفرهایم پرخرج نیست
با اینکه همه محمدحسین محمودزاده را با سفرهایش میشناسند. اما سفر تنها ۲۰درصد زندگی آقای جهانگرد است. او یک ماه در بهار و ابتدای سال و یک ماه در زمستان را به سفر میگذارند و سفرهایش ارزان تر از چیزی تمام میشود که بقیه انتظارش را دارند. او برای اسکانش به فکر هتلهای چندستاره نیست و بیشتر شبها را در چادر و یا خانه اهالی منطقه میگذراند و معتقد است در سفر همه چیز باید خودش جور شود:« من سبک سفر کردنم با بقیه متفاوت است. سفرهایم اصلا پرهزینه نیست. مردم فکر میکنند چون خودشان یک هفته ترکیه میروند ۷ میلیون خرج میکنند من هم به همین گونهام ولی خرج سفر یک ماهه من در تبت تنها یک میلیون ۲۰۰ هزارتومان شد که تازه به نظرم زیاد بود. من در سفرم همراه هم ندارم. اگر داشته باشم آن ارتباط حسی را نمیتوانم با محیط برقرار کنم و حواسم از محیط پرت میشود. تجربه با کسی بودن داشتهام که خیلی خوب نبود. با دوتا دوچرخه سوار آلمانی تا ایران هم سفر شدیم. اما سفر تبدیل به دورهمی میشود. در کل تنهایی برایم شیرین تر است و اینکه اگر شما چند نفر باشید مردم محلی دیگر به خوبی با شما ارتباط برقرار نمیکنند. انگار که تعدد افراد بین شما و مردم دیوار است.»
آقای محمودزاده از بین عکسهایش آنهایی را بیشتر دوست دارد که پشت آنها برایش خاطره است برای همین معتقد است که از بقیه عکسهایش نسخههای بهتر و حرفهای تر هم وجود دارد. برای همین عکسی که از مادر میانماری در قطار گرفته است را بسیار دوست دارد. بهترین هدایا و سوغاتیهایی هم که آوردهاست دستبند و زنگولهای است که یک چوپان تبتی به او دادهاست. او حالا دوست دارد که یک روز کوله و دوچرخهاش را بردارد واین بار در آمریکای مرکزی و جنوبی رکاب بزند.
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
ترکیه از مقاصد گردشگری آسان و نزدیک برای ایرانیان است. ویزا نمیخواهد، از بعضی از سفرهای داخلی ارزانتر است و بدلیل اینکه کشوری خارجیست، جذابیت دارد.
آزادی پوشش، آزادی نوشیدنیهای الکلی، شرکت در کنسرت خوانندگان محبوب، خرید و دیدن اماکن تاریخی از دلایل اصلی سفر ایرانیها بویژه جوانان به ترکیه است. گرفتن وقت برای درخواست ویزا از سفارت آمریکا و دیدن اقوام برای ایرانیهایی که به هر دلیلی امکان دیدن خانوادههایشان را در وطنشان ندارند، از دیگر دلایل سفر به ترکیه است.
حالا رضا هاکان تکین، سفیر ترکیه در تهران به خبرگزاری ایسنا گفته که سفر ایرانیها به کشورش بدنبال کودتای نافرجام تیرماه، ۳۰ درصد کاهش داشته است.
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
این روزها میتوانید در تهران با یک شاسیبلندِ کرایهای به مقصد برسید اما هزینهای کمتر از یک تاکسیِ خطی پرداخت کنید. این کسب و کار جدید در حوزه حمل و نقل در حال انتقال به همه ایران است.
فعالیت شرکتهای کرایه و اشتراک گذاری خودرو هر روز بیش از پیش در ایران در حال گسترش است که سودهای کلانی را برای صاحبان این دست از کسب و کارها به همراه دارد. این بخش از فعالیتهای اقتصادی که در حوزه استارت آپها میگنجد سود آور، دارای ریسک بالا و بسیار متنوع و همه گیر است.
در شرایطی که هر روز اخباری مبنی بر رکود در بخشهای مختلف اقتصادی در ایران به گوش میرسد، در برخی کسب و کارهای اینترنتی رونق و پویایی وجود دارد. شاید این تفاوت نشان دهنده تغییر نوع نیازها و نیز تغییر نگرش مردم به بحث خدمات و ارائه سرویس باشد. یکی از نیازهای هر روزه مردم استفاده از وسایل نقلیه برای تردد در سطح شهر و یا سفرهای برون شهری است.
در شهرهایی مثل تهران که ترافیک سنگینی دارد و در عین حال از سیستم حمل و نقل عمومی متناسب با جمعیت شهر بیبهره است، عموم مردم تردد با ماشینهای سواری را ترجیح میدهند. اما مشکلاتی وجود دارد. بالا بودن نرخ کرایه تاکسی نسبت به اتوبوس و مترو یکی از موانع بیشتر مردمی است که فشارهای ناشی از شلوغی در اتوبوس و مترو را ناگزیر انتخاب میکنند. از طرفی برای رفتن از مبدا به مقصد گاهی نیاز است چند بار تاکسی عوض کرد. حال اگر ماشینی باشد که درست در مسیر مورد نظر شما حرکت میکند، اما آژانس و یا به اصطلاح دربست نیست و ارزانتر از اینها تمام میشود، احتمالا آن را ترجیح میدهید.
شرکتهایی که به عنوان استارت آپها در زمینه اشتراک گذاری ماشین و یا به عنوان آژانس در حال فعالیت هستند چند سالی میشود که در دنیا شناخته شدهاند و از گران قیمتترین شرکتهای جهان هستند. برای نمونه شرکت اوبر در حال حاضر به عنوان یکی از ارزشمندترین شرکتهای خصوصی جهان با ارزشی بالغ بر ۶۵ میلیارد دلار، شناخته شده است. اوبر از سال ۲۰۰۹ کار خود را آغاز کرده است و اکنون در بیش از ۴۰ کشور جهان فعالیت دارد. این شرکت که مالکیت هیچ از یک خودروهای سرویس دهنده را ندارد، ۲۰ درصد از درآمد هر سفر را بر میدارد و ۸۰ درصد مابقی را به راننده میدهد. در واقع این شرکت تنها با طراحی یک اپلیکیشن و مدیریت سفرها سود آوری را آغاز کرد.
با بررسی این تجربه موفق، در ایران نیز یک اپلیکیشن اشتراک خودرو طراحی و راهاندازی شد. دو سال پیش، اسنپ به عنوان یک استارت آپ در صنعت حمل و نقل کشور متولد شد. اسنپ، کاری مشابه اوبر را در ایران انجام میدهد. این شرکتِ درخواستِ خودرو به عنوان اولین شرکت در زمینه اشتراک گذاری ماشین در ایران، در حال حاضر تنها در تهران فعالیت میکند. اسنپ با سرمایه گذاری شرکتام تی ان آفریقای جنوبی همکار شرکت ایرانسل در حال رشد است و تصمیم دارد فعالیت خود را به دیگر شهرهای کشور توسعه دهد.
متقاضیان استفاده از اپلیکیشن اسنپ چه راننده و چه مسافر باید در ابتدا این نرم افزار را روی گوشی خود نصب کنند. هر دو مسیر حرکت خود را اعلام میکنند. مسافران ماشینهای هم مسیر خود را میبینند و انتخاب میکنند که با کدام ماشین به سمت مقصد بروند. و این انتخاب را روی اپلیکیشن اعلام میکنند و راننده در مسیر خود مسافر را سوار میکند. بر این اساس یک ماشین میتواند ۴ مسافر یعنی ظرفیت کامل یک خودرو سواری را در مسیر خود با استفاده از اسنپ سوار کند.
رانندههای همکار با اسنپ لزوما تمام وقت کار نمیکنند و میتوانند مثلا در مسیر رفت و آمد از خانه به محل کار خود و برعکس مسافران اسنپ را سوار کنند. این رانندهها برای همکاری با اسنپ باید پذیرش شوند. یک راننده در صورتی مجوز همکاری با اسنپ را دریافت میکند که سوء پیشینه نداشته باشد. همچنین ماشین وی از نظر فنی و ظاهری بررسی میشود. در صورت نبود مشکل، در یک جلسه یک ساعته در مورد شرایط کار، قوانین شرکت، نحوه استفاده از اپلیکیشن و چگونگی رفتار مناسب با مسافران به رانندهها آموزش داده میشود. البته با همین یک بار بررسی، رانندهها نمیتوانند برای همیشه در اسنپ فعالیت نمیکنند بلکه هر یک ماه بررسیها از سوی مسئولان اسنپ تکرار میشود.
یکی از شروط اصلی یک ماشین برای فعالیت در اسنپ مجهز بودن به وسایل مناسب سرمایشی و گرمایشی است که البته هزینه اضافه برای مسافر به همراه ندارد. این در شرایطی است که در گرمای تابستان امسال در تهران دیده شد که تعدادی از رانندههای تاکسی و آژانس برای روشن کردن کولر ماشین درخواست پول بیشتر برای کرایه داشتند که کاری غیر قانونی بود زیرا کرایه ماشین با احتساب همه این هزینهها محاسبه و اعلام میشود.
از آنجایی که انواع برندها و مدلهای خودرو در اسنپ عضو هستند مسافران میتوانند سفرهای درون شهری را با ماشینهای مختلفی تجربه کنند. پژو ۲۰۶، ماکسیما، پراید، رنو و حتی برخی مدل ماشینهای شاسی بلند امکان دارد در مسیر شما قرار داشته باشند. در پایان هر سفر مسافران میتوانند از طریق اپلیکیشن اسنپ به رانندهای که با آن سفر کردهاند امتیاز بدهند و دیگر مسافران را در انتخاب راننده و ماشین مناسب راهنمایی کنند.
اسنپ آبان ماه سال ۹۳ راه اندازی شده است و این روزها با دو سال سابقه کار، چند هزار راننده و چندصد هزار مسافر از اپلیکیشن این شرکت استفاده میکنند. در سایت این شرکت به چند نکته مهم اشاره شده است. یکی از مهمترین آنها که باید از آن مطلع بود این است که این شرکت تحت هیچ شرایطی پول دریافتی را پس نمیدهد. و دیگر اینکه مسافران میتوانند حساب کاربری خود را شارژ کنند تا هزینه سفر آنها از این حساب کم شود و نیازی به پرداخت نقدی نباشد. مشاهده آنلاین تردد خودرو روی اپلیکیشن از دیگر امکاناتی است که اسنپ به مسافران میدهد.
این کسب و کار در نقاط مختلف دنیا کار تاکسیها را کساد کرده است. اتحادیههای کارگری و تاکسی رانیها با آن به مخالفت برخواستهاند. این گروه با طرح اتهاماتی مانند ناامن بودن چنین سرویسی قصد کمرنگ کردن آن را دارند. همچنین معترض هستند که با کاهش قیمت حمل و نقل کاری غیر قانونی انجام میدهند. باید دید در ایران با چه واکنشی از سوی تاکسیها و آژانسها مواجه میشود.
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
توسط در تاریخ ۰۹ آبان ۱۳۹۵
به گزارش ایسنا، منطقه زنجان، اولین رویداد استارتاپی اکسیر زنجان که با حضور 12 تیم برگزار شد، با معرفی تیمهای برتر در باشگاه علمی و فرهنگی دانشجویان جهاددانشگاهی زنجان به کار خود پایان داد.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی در مراسم اختتامیه اولین رویداد استارتاپی اکسیر در زنجان با طرح این سئوال که امروزه چرا رویکردها به سمت مدلهای جدید کسب و کار است، گفت: آنچه مسلم است، این است که ما خیلی به منابع زیرزمینی خود تکیه کرده بودیم، در حالی که مهمترین سرمایه کشور منابع زیرزمینی نیست، بلکه جمعیت جوان و دارای اعتماد به نفس است.
وی با بیان اینکه متاسفانه در حال حاضر نیروی تحصیل کرده انگیز کمی برای فعالیت در زمینههای مختلف دارد، تصریح کرد: جوانان به دنبال این مهم هستند که سهم بیشتری در فضای توسعه کشور داشته باشد، لذا جهاددانشگاهی به عنوان نهادی که اولویتاش انجام کارهای بزرگ و بر زمین مانده است، قادر است با اتکا به دانشجویان نخبه و اساتیدی که دغدغه مسائل کشور را دارند، سهم بهسزایی در این توسعه ایفا کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به برگزاری رویداد استارتاپی اکسیر در زنجان، ضمن قدردانی از برگزاری چنین برنامهای برای اولینبار در کشور، از آن بهعنوان رویدادی نوپا در حوزه مدیریت شهری و گردشگری یاد کرد و گفت:
امیدواریم این رویداد بتواند شرایطی را فراهم کند که افراد بتوانند خودشان صاحب ایده باشند، لذا معتقدیم این حرکت باید استمرار داشته و تجربه امروز جهاددانشگاهی زنجان در سطح کشور توسعه یابد.
معاون ستاد فناوریهای نرم و هویتساز معاونت علمی ریاستجمهوری نیز در این مراسم گفت: راهی که امروز جهاددانشگاهی زنجان با برگزاری رویداد استارتاپی در پیش گرفته، راه روشنی است که بیتردید قابلیتهای آن در ماههای آینده بیشتر نمایان خواهد شد.
علیگو خاطرنشان کرد: در ستاد فناوریهای نرم و هویتساز معاونت علمی ریاستجمهوری، تلاش شده به حوزههای مختلفی توجه شود که در این راستا و با توجه به تجربه موفق جهاددانشگاهی زنجان در برگزاری رویداد استارتاپی اکسیر، توصیه میکنیم در حوزه فناوریهای اجتماعی که سوددهی بالایی دارد، بیشتر ورود پیدا کند.
رئیس ستاد گردشگری شهرداری تهران نیز در ادامه این مراسم اظهار کرد: رویداد استارتاپی اکسیر زنجان از سطح بالایی برخوردار بود که همین مسئله انگیزه مضاعفی به مجموعه شهرداری تهران میدهد تا فضایی برای اجرای بعضی از طرحها که در این رویداد مطرح شد، فراهم کنیم.
فرزاد هوشیار با تاکید بر اینکه از طرحهایی حمایت میکنیم که در تهران اجرا شود، خاطرنشان کرد: بیش از صدهزار شغل در حوزه گردشگری و شهری زنجان وجود دارد، به همین خاطر باید از این فضا استفاده کنید و خودتان را دستکم نگیرید.
دبیر ستاد اجرایی رویداد استارتاپی اکسیر زنجان نیز با اشاره به اقدامات انجام شده از ابتدای کار تا مرحله اختتامیه این رویداد گفت: اکسیر رویدادی است که مبتنی بر صنایع فرهنگی طراحی شده و اولین برنامهای بود که در این زمینه در زنجان برگزار شد.
محمدحسین حسنی با یادآوری اینکه امیدواریم این طرح به صورت مستمر در سایر شهرها نیز به اجرا گذاشته شود، تصریح کرد: مقرر شده است از 10 طرح ارایه شده در این رویداد حمایت شود.
به گزارش ایسنا، در پایان این رویداد که با حضور 12 تیم و طی سه روز در محل باشگاه علمی و فرهنگی دانشجویان جهاددانشگاهی استان واقع در دانشگاه زنجان برگزار شد، پس از ارائه و دفاع دانشجویان از طرحهای خود، دو طرح در حوزه مدیریت شهری و دو طرح نیز در حوزه مدیریت گردشگری معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت.
بر همین اساس، ایده شهربازی سنتی عنوان نخست حوزه مدیریت گردشگری و ایده بومرنگ نیز رتبه دوم این بخش را به خود اختصاص داد. در حوزه مدیریت شهری نیز ایده پارکینگیاب اول شد و ایده سفال پازلی در جایگاه دوم ایستاد. همچنین تیم تولید بازی از آثار گردشگری زنجان به عنوان تیم پرتلاش این رویداد برگزیده شد.
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |